مریم اراک

ادامه نویسی

من ایستاده بودم و از دور اوضاع را نگاه می‌کردم. قرار بود من جای او باشم ولی حالا او روی صندلی رو به روی کسی

ادامه مطلب »

حال و هوای اسفند مثل حال دل عاشقاست. همه تو یه هول و ولای قشنگی کاراشون و با عجله برای یه اتفاق خوب انجام میدن.

ادامه مطلب »

ساحل قلبم

قلبم را ساحل دریای وجودت کردم تا عاشقانه بر روی آن به آرامش برسی غافل از اینکه امواجت آرامش قلبم را از من گرفت و

ادامه مطلب »

جااان

رفتم که بروم تنم با من آمد اما جانم جا ماند چطور تن بی‌جانم را با خود ببرم وقتی تو همراهم نیستی.

ادامه مطلب »

برای ارتباط با من فرم زیر را پر کنید.